عدۂ وفات چه در دائم و چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است.
 

 مدت این عده و لزوم نگاهداری آن

مطابق ماده ۱۱۵4 ق.م.: «عدۂ وفات چه در دائم و چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است...». مدت عدة وفات از شرع گرفته شده است: در آیه ۲۳4 از سوره بقره در قرآن کریم چنین آمده است: «والذین یتوفون منکم ویذرون أزواجا یتربصن بأنفسهن أربعة أشهر وعشرا)، و فقهای امامیه در این مورد اتفاق نظر دارند.
 
گفته شد که، هدف اصلی از رعایت عدة وفات احترام به نکاحی است که در اثر فوت شوهر منحل شده، به همین جهت، در مواردی هم که بیم اختلاط نسل نمی رود و عده طلاق نیز ضرورت ندارد، نگاهداری عده وفات مقرر شده است: چنان که، در نکاح یائسه و همچنین نکاحی که پیش از نزدیکی منحل شده است، رعایت عدة وفات ضروری است (ماده 1155ق.م.).
 

 عده وفات در مورد زن حامل

چنان که در عده طلاق نیز آمد (ش 24۷)، در مورد زن حامل، مهم ترین سبب حکم عده حمایت از جنین و حفظ سلامت آن است. به همین دلیل، با اینکه بیم اختلاط نسل در زن حامل نمی رود، تا زمان حمل باید از شوهر کردن پرهیز کند. همین حکمت در مورد انحلال نکاح به دلیل فوت شوهر نیز وجود دارد: ممکن است زن پس از چهار ماه و ده روز عده وفات هنوز حامل باشد و اجازه شوهر کردن او به سلامت جنین صدمه بزند. از سوی دیگر، اگر وضع حمل پیش از پایان چهار ماه و ده روز رخ دهد، با اینکه لزوم حمایت از جنین منتفی شده است، مباح ساختن نکاح زن از نظر اخلاقی ناپسند می نماید.
 
پس، برای جمع این دو مصلحت، قانونگذار دورترین این دو مدت (چهار ماه و ده روز و وضع حمل) را عده زن قرار داده است و گفته می شود که زن باید «ابعد الاجلین» را برای عده رعایت کند. چنانکه در پایان ماده ۱۱۵4 و پس از اعلام مدت عدة وفات آمده است: «.. مگر اینکه زن حامل باشد، که در این صورت، عدة وفات تا موقع وضع حمل است، مشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.»
 

 آغاز عده

قاعده این است که مدت عده از تاریخ انحلال نکاح شروع شود و این قاعده در مورد عده طلاق و وفات و فسخ و بذل مدت یکسان است. با وجود این، در موردی که شوهر غایب است و خبر فوت او به زن می رسد، تردید شده است که آیا آغاز مدت تاریخ فوت است یا تاریخ رسیدن خبر آن به زوجه.
 
در فقه نظرهای گوناگونی در این باره ابراز شده است، ولی آنچه بیش از همه شهرت دارد این است که، چون بر زن واجب است که بعد از فوت شوهر تا چهار ماه و ده روز از آرایش کردن و پوشیدن لباس های رنگارنگ پرهیز کند، پس در موردی که خبر فوت شوهر مدت ها بعد از وقوع آن به زن می رسد باید از تاریخ این خبر عده نگاهدارد.
 
قانون مدنی درباره تاریخ شروع عده نسبت به زن غایب حکمی ندارد و پاره ای از نویسندگان حقوق مدنی اظهار نظر کرده اند که درباره غایب نیز عدة وفات از تاریخ فوت شوهر به حساب می آید.
 
از لحاظ منطقی، این نظر در حقوق مدنی قوی است، ولی باید انصاف داد که نظر مشهور فقها با مبنا و فلسفه عدة وفات سازگارتر است. زیرا بی خبر ماندن زن از تاریخ مرگ شوهر از زشتی اخلاقی اقدام زنی که با دریافت خبر مرگ شوهر بی درنگ به خانه بخت می رود نمی کاهد و حرمت خاک شوهر و پیمان زناشویی محفوظ نمی ماند. بنابراین، مصلحتی که مبنای حکم عدة وفات قرار گرفته و رعایت مبانی تاریخی و مذهبی آن ایجاب می کند که زن از تاریخ اطلاع از فوت شوهر غایب عده نگاهدارد.
 

معلوم شدن فوت شوهر غایب در خلال عده

هرگاه به دلیل غیبت بی خبر و طولانی شوهر (بیش از چهار سال) زن طلاق داده شود و در خلال عده مرگ شوهر معلوم گردد، زن باید عده طلاق را قطع و از تاریخ وفات (یا وصول خبر) عدة وفات نگاه دارد. زیرا گفته شد که هرچند مدت این عده چهار ماده و ده روز است، ماهیت آن عده طلاق است و به همین جهت نیز زن حق دارد، اگر طلاق بائن نباشد، از دارایی شوهر نفقه بگیرد. ولی، هرگاه طلاق بائن باشد، چون در اثر طلاق رابطه حقوقی زن و شوهر از بین رفته است، مرگ شوهر در زمان عده اثری در آن ندارد و زن بایستی همان عده پیشین را تمام کند.
 
با وجود این، پاره ای از بزرگان فقها نظر داده اند که، چون زن عدة شرعی را می گذارند، به هر حال می تواند همان عده را تمام کند و تنها از نظر احتیاط گفته می شود که عدة وفات را از سر گیرد.
 
نویسنده: ناصر کاتوزیان
 
منبع: کتاب «قانون مدنی خانواده»